یکم دی/ اورمزد روز از گرامیترین روزهای ایرانیان به نام «خرمروز/ خور روز (خورشید روز)» یا جشن «نودروز» (نود روز تا نوروز).
آغاز سال نو در برخی تقویمهای ایران باستان که هنوز نیز در پامیر و بدخشان بکار گرفته میشود. دیده شدن خورشید در این روز نه تنها «زایش خورشید» (← سیام آذر) را نوید میدهد، بلکه آغاز روز، ماه، فصل و سال جدید نیز بوده است.
همچنین هنگام جشنی با نام «آب نو» در آذربایجان همراه با تعویض آبِ آبانبارها با آبِ تازه و با مراسمی همگانی.
پنجم دی/ سپندارمذ روز جشنی همراه با بازار عمومی در سُـغد باستان.
یکم، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم دی چهار جشن منسوب به «دی/ دادار» (خداوند/ هرمزد). کوشیار گیلانی در «زیج جامع» این روزها را «دی جشن» مینامد.
چهاردهم دی/ گوش روز جشن «سیر سور»، جشن گیاهخواری و به ویژه خوردن سیر. و نیز روز غلبه دیوان و کشته شدن جمشیدشاه در روایتهای ایرانی. (در شـاهنامه فـردوسـی نیز پـدیده گوشتخواری پس از جمشید رواج مییابد.)
پانزدهم دی/ دی به مهر روز جشنی همراه با ساخت تندیسها و پیکرتراشیهایی به شکل انسان و گاه سوزاندن آن. در برخی متون از این روز بنام «بتیکان» یاد شده است که به احتمال شکل تغیر یافته «دیبگان» است.
شانزدهم دی/ مهر روز هنگام جشن «درامزینان» یا «کاکتل/ کاکثل» در متون ایرانی. جشنی بسیار کهن و اسطورهای و ناشناخته که نامهای گوناگون آن ارتباط آن با «درفش کاویان» و «گاو کتل/ گاو درفش» را نشان میدهد. در این روایتها «فریدون» نیز جایگاه شاخصی دارد و میدانیم که در باورهای کهن، پیوندهای بسیاری میان فریدون و گاو وجود دارد (مانند پرورش فریدون توسط «گاو پُـرمایه/ بَـر مایه» و گرزه «گاو سر» فریدون). گونههای مختلف نامهای این روز و این مراسم، همانند بسیاری از دیگر نامهای کهن، نشانه دیرینگی این آیین و فراموش شدن شکل اصلی نام آنست. این روز احتمالاً در پیوند با دیده شدن صورت فلکی «گاو/ ثور» نیز بوده است.
بیستوسوم یا بیستوچهارم دی/ دی به دین روز یا دین روز برابر با سیزدهم ژانویه و جشن تیرگان ارمنیان ایران.