عشق یعنی شب نشینی با خدا گفتگو با ناله اما بی صدا
عشق پرتاب گلی از سوی دوست هرکجا باشد دلم همراه اوست
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
ز سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم ؟
نه راهست اینکه بگذاری مرا بر خاک و بگریزی
گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم
ندارم دستت از دامن به جز در خاک و آندم هم
که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم
Enjoy Your Life Today & Yesterday Has Gone
Tomorrow May Never Come